یادگار ی از سجاد
آدمک آخر دنیاست،بخند --- آدمک مرگ همین جاست،بخند
آن خدائی که بزرگش خواندی --- به خدا مثل تو تنهاست،بخند
دست خطی که تو را عاشق کرد --- شوخی کاغذی ماست،بخند
فکرکن درد تو ارزشمند است --- فکر کن گریه چه زیباست،بخند
صبح فردا به شبت نیست که نیست --- تازه انگار که فرداست،بخند
راستی آنچه به یادت دادیم --- پر زدن نیست که درجاست،بخند
آدمک نغمه ی آغاز نخوان --- به خدا آخر دنیاست،بخند
یادگاری از حمید
در ديارى كه مردانش ز نامردى
عصا از كور مى دوزدند
منه خوش باور ساده
محبت جستجو كردم
یادگاری از مست راستین
یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم
وقت پرپر شدنش ساز و نوایی نکنیم
پر پروانه شکستن هنر انسان نیست
گر شکستیم زغفلت من و مایی نکنیم
.
+ نوشته شده در دوشنبه یکم مرداد ۱۳۸۶ ساعت 13:2 توسط رازینو
|